پنج روز از اردیبهشتماه سال 1344 گذشته بود. روستای کلاوه در کنار شهرستان شازند قرار دارد. کودکی در این روستا متولد شد که اسوهی اخلاق و مرام و ادب بود و در آسمان آبی جهاد و شهادت این مرز و بوم چونان ستارهای بدرخشید و روشنایی داد و راه را برای آیندگان روشن کرد. او در خانوادهای مذهبی و متدین و روستایی که اهل تلاش و کار و زحمت بودند و برای امرار معاش و کسب روزی در زمینهای کشاورزی کار میکردند و گاهاً دامداری نیز میکردند، دیده به جهان هستی گشود.
محمد دوران زندگیاش را در کنار پدر و مادر بود و از همان دوران کودکی نشان داد که اهل کار و زحمت است و از بیکاری متنفر. در روستا فوتبال بازی میکرد و این بازی را دوشت داشت. تیم تشکیل میدادند و با تیمهای دیگر در شهر شازند و روستاهای اطراف مسابقه میدادند.
تحصیلاتش را در روستا آغاز کرد و تا کلاس پنجم ابتدایی به درسش ادامه داد، انقلاب به پیروزی رسیده بود که دشمن زیادهخواه به مرزهای ایران عزیز حملهور شد و مردانی از دیار پارس به سمت مرزها رفتند تا از این کشور دفاع کنند.
محمد نیز برای ادای دینش به اسلام و ایران به بسیج رفت و بعد از نامنویسی برای آموزشهای 45 روزه آماده شد. او از سال 1360 چهار مرحله به جبهه اعزام شد و در آخرین حضور از طریق لشکر 17 علی بن ابیطالب(علیهما السلام) به جبهه جنوب اعزام شد و حدود 42 روز به عنوان بسیجی گردان امام حسن(علیه السلام) در جبهه بود تا سرانجام در بیست و هشتم بهمنماه سال 1364 در منطقه عملیاتی فاو در حین عملیات والفجر 8 به شهادت رسید. پیکر مطهرش که در صحنه نبرد مفقود شده بود پس از تفحص در سیزدهم تیرماه سال 1376 در گلزار شهدای روستای کلاوه به خاک سپرده شد.